کارآفرین کیست؟ با ۵ وظیفه اصلی او
در مقاله کارآفرینی چیست به این موضوع پی بردیم که کل کارآفرینی چیست؟ اما در این مقاله قرار است به موضوع کارآفرین کیست به پردازیم و ۵ وظیفه کارآفرین را به شما توضیح دهیم.
کارآفرین فردی است که توانایی شناسایی فرصت و تبدیل آن به درآمد را دارد، گفته میشود.
در تعریف بالا دوکلمه خیلی مهم است اول شناسایی فرصت بعد تبدیل به درآمد
بیایید کمی دقیقتر به آن ها نگاه کنیم.
شناسایی فرصت: فرایندی است که طی آن صاحب ایده به این نتیجه میرسد که توانایی بالقوهای برای خلق ایده خود دارد و با بررسی ارزش اقتصادی روز ایده آن را اجرا میکند.
در ادبیات کارآفرینی تشخیص فرصت شامل سه مرحله میباشد.
۱- احساس یا درک نیاز و یا منابع استفاده نشده
۲- تشخصی یا کشف یک تناسب بین نیازهای بازار و یا منابع استفاده نشده
۳- ایجاد و خلق تناسب جدید بین نیازها و منابعی که تا کنون در شکلدادن مفهوم کسب و کار از هم جدا بودهاند
تبدیل به درآمد: ایدهای که نتواند به درآمد برسد و سه مرحله تشخیص فرصت را بگذراند ایدهای مناسب نیست و بخش مهم هر ایدهای که یک کارآفرین باید به آن توجه کند درآمدزایی است.
پس تا اینجا متوجه شدیم که کارآفرین در کل دنبال چه موضوعی است الان وقت آن است که ویژگی کارآفرین رو بررسی کنیم.
یک کارآفرین موفق دارای ۵ وظیفه است که به ترتیب آن ها رو معرفی و توضیح میدهیم.
وظیفههای کارآفرین
۱- کارآفرین مشکلات خودشان رو را میداند
وقتی زندگینامه بزرگان کارآفرینی را مطالعه میکنید به این موضوع پی میبریم که اکثر این افراد دنبال حل مشکلات شخصی خود بودند که با شناسایی آن ها به این ثروتهای کلان رسیدن پس شما که بهعنوان کارآفرین جدید قرار است وارد این بازی شوید بهجای این که دنبال مشکلات دیگران باشید باید دنبال مشکلات خودتان باشید چه مشکلاتی از شما حل شود احساس رضایت بیشتری دارد؟
۲- کارآفرین دنیایی بدون آن مشکل را میداند
وقتی مشکلات خودتان رو بررسی کردید کمی باید تخیلتان رو به کار گیرید و دنیایی رو ببینید که مشکل شما در آن وجود ندارد آن دنیا چگونه است؟ شاید با بررسیهایی در تخیلتان نتوانید به آن چیزی که میخواهید برسید چرا که مشکل شما شاید اساسی نیست یا مشکل درستی را انتخاب نکردید.
حتی باید دنیای خود را برای دیگران شرح دهید تا دیگران نظرات خودشان را به شما بگویند شاید نیاز باشد چکشکاریهایی صورت بگیرد یا رفع نیاز کوچکتر از آن ولی مربوط در دنیای شما نقشه بهتری داشته باشد.
در این مرحله فقط باید بررسی کنید و ببینید دنیا چگونه است.
۳- کارآفرین به دنبال حل مشکل است.
وقتی دنیا رو بررسی کردید و دیدید که دنیایی خوب است باید برای حل آن مشکل دنبال راهحل باشید که حداقل دنیای خودتان را برای خودتان بسازید دستبهکار شوید و راهحلهای مختلف را بررسی کنید و اگر نیاز دارید راهحلها را با هم ترکیب کنید. قرار نیست فقط با یک راه به هدف برسید.
پس خطا کنید تا به بهترین گزینه برسید؛ چون دیگر قرار نیست اثری از آن مشکل در زندگی ما وجود داشته باشید به این فکر کنید اگر الان به مشکل برخورد کنید چقدر برای رفع آن تلاش میکنید تا راهحل مناسب را انتخاب کنید.
اگر نتوانید برای مشکل راهحل انتخاب کنید یا شما توانایی آن ندارید یا آن مشکل، مشکل جدی ای نیست و برای شما مهم نیست.
۴- کارآفرین راهحل را میفروشد
حالا رسیدیم بهجای قشنگ این داستان فروش و درآمد اگر سه مرحله قبل را انجام داده باشید راهحلی انتخاب کردید که الان شما میتوانید او را به افراد بفروشید که مشکل ما برای آن ها هم مهم است و نیاز دارند آن مشکل را حل کنند آن ها حاضرند برای بهدستآوردن را حل شما هزینه کنند. تا از مشکلشان خلاص شوند.
۵- کارآفرین از حلشدن مشکل دیگران خوشحال میشود.
وظیفه اصلی هر کارآفرین همانطور که اول گفتم رفع مشکل خودش است و آن را به درآمد تبدیل میکند و از این که توانستید به دیگران کمک کند خوشحال است و احساس رضایت دارد اگر شما از آن دسته کارآفرینهایی هستید که قصد شما فقط کسب پول و است باید بگویم که شما دریا را به حوضه خانه خودفروختهاید و در آینده به مشکل برخورد میکنید و را حل آن به دست کسی است تمام این مراحل را برطرف کرده است.
مثالی از این وظایف
همه ما با محصولات اپل آشنا هستیم؛ ولی داستان گوشیهای اپل یا آیفونها را کمتر شنیدهایم.
استیو جابز با گوشیهای پر دکمه آن زمان مشکل داشت و همیشه عصبی بود که چرا اینها اینقدر دکمه دارند اپل که آن زمان در حال ساخت کامپیوترهای شخصی بود با ایده جدید شروع به فعالیتی جدید کرد ساخت گوشیهایی که آنقدر دکمه نداشته باشند.
استیو جابز در قدم اول مشکلی داشت مشکل او گوشیهای دکمهای آن زمانه بود.
در گام بعدی دنیایی رو بدون این نوع گوشیها فرض کرد و همه جوانب را سنجید.
در مرحله بعد با کمک دوستان و همکارانش گوشی ای درست کرد که فقط یک دکمه داشت.
در ۹ ژانویه ۲۰۰۷(۱۹ دی ۱۳۸۵) اولین گوشی آیفون معرفی شد و ۲۰ روز بعد وارد بازار شد
در آخرین وظیفه استیو جابز بهعنوان کارآفرین رضایت داشت که توانسته مشکل افرادی مثل خود را رفع کرده تا ایده آیفون تا الان هم سرزبانها باشد.
همان مشکل باعث شد استیو جابز با اضافهکردن و کمکردن بعضی نکتهها شرکت خود را حفظ کند و با دوستداشتن کاربران خود باعث شد تا کاربران عاشق محصولاتش شوند
نتیجهگیری
کارآفرین شدن راحت است بهشرط آن که اول در خود جستوجو کنید و مشکلات خودتان را حل کنید و از راهحل بهدستآمده درآمد داشته باشید.
پس شما بهعنوان یک کارآفرین چنین وظایفی دارید.
۱- پیداکردن مشکل خود
۲- شناسایی نیا بدون آن مشکل
۳- پیداکردن راهحل برای رفع مشکل
۴- فروش راهحل
۵- لذت از رفع مشکل دیگران
امیدوارم این مقاله به شما کمک کن تا در این راه بهترین تصمیم را بگیرید من محمدرضا رشیدپور برای رسیدن به این هدف در کنار شما هستم شما میتوانید سؤالهای خودتان را در نظرات یا سؤالهای خصوصی خود را در بخش تیکت پشتیبانی مطرح کنید. من اینجا به تکتک سؤالهای شما به طور کامل پاسخ میدهم.
پایان/
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مندس قرار بود ما رو کار آفرین کنی اسفالت شدیم هنوز کارآفرین نشدیم یکم از سخت گیریت کم کن